دنیای مامان بابادنیای مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

دنیا فرشته مامان بابا

دندونای جدیییییییییییییییییییییید دخملم

سلام عشقم فدای صورت ماهت بشم بلاخره دندون شما قبول زحمت کردنو بعد کلی اذیت کردن شما دوتایی بیرون اومدن سری پیش اصلا متوجه دندون در اوردنت نشدم از بس راحت در اومدن ولی این بار خیلی درد کشیدی عزیزم همش تب میکردی لثه هات بدجور میخارید و همش بی قرار بودی با اون سرما خوردگی شدیدت هم که دیگه اینا خیلی بیشتر باعث اذیتت میشد و من و بابایی خیلی نارحت میشدیم ولی خدا رو شکر هم حالت خوب شد هم دندونات تشریف فرما شددددددددددددددددددددددددن بله گلم دو تا دندون ناز داره با هم در میاد البته یه دونه دیگه هم داره میاد که جمعا میشه 5 تا دندون خوشگل خوشمزه مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن من و بابا عااااااااااااااااااا...
27 مهر 1393

دنیا نگو زلزله 40 ریشتری بگووووو

سلام گل محمدی من اول از همه ده ماه شدنت مبارک خوشگلم امروزا دیگه شلوغ کردن و شیطنت رو به اووووووووووووج خودش رسوندی همش با خودم میگم شانس اوردم پسر نشدی اخه میگن پسرا شیطونترن ولی عزیزم شما با ذخیره انرژیی که داری 20 تا پسربچه رو حریفی نانازم باور کن جدی میگم خیــــــــــــــــــــــــــــــلی فعالیتت بالاست عسلم دیگه من به شخصه اعلام میکنم کلآ کم اوردم اتاق خودمون رو تمیزمیکنم میری اتاق خودتو میریزی بهم اونجا رو تمیز میکنم حال و میریزی بهم اونجا رو تمیز میکنم اشپرخونه رو هدف قرار میدی وقتی یه لحظه خونه رو میبینم مثل برق گرفته ها میشم اونقدر دنبالت می دویم دیگه دلم میخواد بشینم گریه کنم یه لیست از کارات تهیه کردم تا وق...
15 مهر 1393

تولد نیلای نازم مبارک و کلی ماجرا...

سلام فرشته عزیزم نیلای خوشگلم 1سال از بودن در کنارمون گذشت و هر روز داری ماهتر میشی و عسلتر وایی مخصوصا وقتی نانایی میکنی بعنی کلا خوردنی میشی و پنچشنبه 10 مهر تولد شما بود تولدت هزارام هزار بار مبارررررررررررررررررررررررررک و امـــــــــــــــــــــــــــــــــا اندر احوالات ما در مهمانی: فاطمه عزیزم روزقبل ما رو برای تولد نیلا خانم دعوت کرده بود و با بابایی رفتیم یه هدیه ناقابل برای نیلا خانم خریدیم منم کلی ذوق مهمونی رو داشتم میگن زیاد نباید برای چیزی خوشحالی کنیااا حالا میگم چرا روز پنجشنبه من خونه بودم و نرفتم خونه مامانی به خاطر شیطنتهای شما هم نهار من تعطیل شد ومن خیلی گرسته بودم فقط منتظر بودم شب بشه بری...
14 مهر 1393

پنج سال عاشقی ...

پنج سال پیش اول ذیلحجه سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه من و   محمدم دست به دست هم دادیم تا   شروع کنیم قصه ناتموم عاشقانه عاشقیمون رو   خدا یا برای این خوشبختی هزاران بار شکرررررررر ...
6 مهر 1393
1